تضادهای دورنی-کارن هورنای

ساخت وبلاگ

مطلب پیش رو احتمالا شدیدا نیاز  به ویرایش دارد. چرا که  با هوشیاری پایینی دارم مینویسم و برا خودم خوبه.

اینکه"هر چی در خودمون میبینیم رو به دیگران نسبت میدهیم" رو بارها فک کنم شنفتین و خوندین.

من خیلی خوشحال شدم که کارن هورنای  مورد ذکر شده رو به یونگ نسبت ندادن و خوشحال تر که کلن برگشتن به گذشته ی فرویدی رو بد دانستن.  اینکه هر مشکلی  که برامون پیش میاد رو فک کنیم حتما ریشه ای در دوران کودکی دارد. پس تا الان شد دو نفر یکی فرانکل در "انسان در جستجوی معنا" اش و دیگری هورنای در "تضاد های درونی ما". بله دارم کتاب"تضاد های  درونی ما" اثر کارن هورنای رو معرفی میکنم. هورنای رابطه ی ناسالم افراد با همدیگر رو عامل تضاد های عصبی شدید دونستن و معتقدن که تضادهای فرویدی اصلی و شدید نبودن و فرعی بودن. فروید تصادم غرایز و  فرامن رو باعث تضاد عصبی میدونست.(بصورت سطحی می تونیم فرامن فروید، غار جمهوری افلاطون، بت غار نوارغنون فرانسیس بیکن  و ناخوآگاه جمعی یونگ رو یکی  بدانیم.) در این مورد  زاویه ی هورنای با زیگموند فروید رو متوجه شدم. در ادامه نوبت به پروفسور یونگ میرسه. به زعم ایشون یونگ معتقد بود که درون گرا ها باید دلشون رو بزنن به دریا و برا رهایی از عزلت  و غار نشینی باید خودشون رو بندازن تو دل ترس ولی هورنای میگه مخالفم(چند تا از پست های سابق من زیر سوال میرن!) باید ریشه تضادهای عصبی زده بشه و راهکار رو روانکاوی میدونن و بازم سلام زیگموند فروید! تمایلات خانوم هورنای نسبت به معنویات و مکتب هایی نظیر بودیسم کاملا در این کتاب مشهود هست. یک باری هم که در این کتاب به آلفرد آدلر اشاره شده، نگاهی مثبت بوده. آلفرد آدلر رو قبلا معرفی کردم  آدلر و کتاب شبه چهل حدیثی اش!


مدیریت زمان و مهندسی مکانیک...
ما را در سایت مدیریت زمان و مهندسی مکانیک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cnovin210 بازدید : 126 تاريخ : يکشنبه 14 خرداد 1396 ساعت: 20:56